دسترسی سریع
نویسندگان
آخرین مطالب
صفحات جداگانه
لینک دوستان
ابربرچسب ها
نظرسنجی
نظرتان راجع به محتویات وبسایت چیست؟
با توجه اهمیت بحث، لازم است به تمامی نکات ذیل با تأمل و تدبر دقت شود:
الف ـ در وجود خداوند متعال هیچ شکی نیست که اثبات بخواهد. اگر کسی با همین چشم سر و ظاهر بینی ساده هم به عالم هستی نگاه کند، هیچ جایی برای شک او باقی نمینماند. چطور ممکن است کسی که میداند هیچ چیزی خود به خود به وجود نمیآید و هیچ نظمی، اگر چه به کوچکی نظم یک اتاق، یک کلاس، یک دستگاه و ... خود به خود و بدون ناظم به وجود نمیآید، اینک شک کند که آیا نظم عالمانه، حکیمانه و قادرانهی جهان هستی، خود ...
در ادامه مطلب ....
سلام؛ وجود مبارک امام زمان(عج)را چگونه اثبات مینمائید
1.برای کسیکه به قران اعتقاد ندارد و به احادیث مربوطه هم اعتقادی ندارد؟!
نكته اي كه بايد در اين مسئله مد نظر...
در ادامه....
قران داراي 114 سوره است.
قران داراي 6236 ايه استت.
قران 114 بسم الله الرحمن الرحيم دارد.
قران داراي 120 حزب ميباشد.
قران 30 جز دارد.
در ادامه مطلب....
توجه داشته باشید که این مطلب توسط رورانشناسان برتری به اثبات رسیده!!
برای مطالعه به ادامه مطلب مراجعه نمایید...
روزتان را با تکه شکسته های دیروز آغاز نکنید
هر روزی که بیدار میشویم اولین روز از باقی عمرمان است
.
.
.
در ادامه ...
. بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بیوفاست. (حضرت علی علیهالسلام)
۲. آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همهی انسانها برابرند. (مارتین لوترکینگ)
3. بهتر د از هر زمین خوردنی برخیزی. (مهاتما گاندی)
.....
در ادامه مطالعه نمایید....
طبق دیدگاه حکمت متعالیه، ذوات ابتدا...
در ادامه....
جهان واقع
يكي از جهان هائي كه درك آن از پيچيده ترين و در عين حال جالبترين تصورات بشري را رقم ميزند، جهان واقعيت يا جهان بيرون است. درمقايسه با موجود زنده كه ميشايد آنرا وجودي بسته و محدود شمرد، جهان بيروني، جهان خارج ويا جهان واقعيت است. جهاني كه در مقايسه با طبيعت سازگار ونسبي موجود زنده آنچنان وحشي ومطلق است كه نمونه ها اصيل آنرا در سيارات تفـديده و سوزان و يا سرد و منجمد، حرارت و فشار بينهايت درون خورشيد ها و خلاء ...
در ادامه مطلب....
هر چند وضعیت افراد در عالم آخرت کاملا متفاوت و مختلف خواهد بود و تصمیم گیری در خصوص سرنوشت نهایی همه انسان ها در دست خداوند است، اما بر اساس آیات و روایات به طور کلی می توان گفت: تقریبا اکثریت انسان ها پس از تحمل عذابی کوتاه یا طولانی به بهشت می روند، ولی در هر حال این امر کلیت نداشته و شامل....
در ادامه مطلب...
منظور از آخرت عالم حيات پس از مرگ و ماوراي اين جهان گذران است. اعتقاد به عالم آخرت و به تعبيري معاد و اينكه انسان تا چه هنگام وجود خواهد داشت مسئله اي است كه قدمت آن به اندازه تاريخ انديشه بشري است و با بررسي متفكران پيش از اسلام و يا حتي پيش از مسيحيت انسان به ...
در ادامه مطلب...
درباره آفرينش انسان و مواد اوليّه آن نظريات گوناگوني وجود دارد كه دو نظريه بوده است. عدّهاي معتقد به تبدّل انواع جانداران از جمله...
در ادامه مطلب...
جواب يک دانشجوی دانشگاه واشينگتن به يک سؤال امتحان شيمی آنچنان جامع و کامل بوده که توسط پروفسورش در شبکهء جهانی اينترنت پخش شده و دست به دست ميگرده خوندنش سرگرمکننده است
ادامه در ادمه مطلب...
1- روزانه 10 تا 30 دقیقه به قدم زدن بپردازید، و در این حین لبخند بزنید. این برترین داروی ضد افسردگی ست.
2- حداقل 10 دقیقه در روز با خود خلوت کنید
3- با استفاده از ویدئو برنامه های تلویزیونی آخر شب و مورد علاقه تان را ضبط کنید، و خواب بیشتری کنید.
4- صبحها که از خواب بیدار می شوید..
در ادامه...
آیا بشر، امتیازات و ویژگیهایی که برای قانونگذار، و وضع قانون مطلوب گفته شد، دارد؟ بیشک دانش و معلومات محدود و ناقص بشر به آن جا نرسیده است که بتواند مدینهای فاضله، بدون عیب و نقص براساس ضوابط و قوانین خودساخته، برپا سازد. مهمترین نقص قوانین بشری، از جهل او نسبت به انسان و جنبه های ...
در ادامه..
قوانین الهی از نظر ماهیّت و نیز در قلمرو عمل، با قوانین موضوعه بشری تفاوت اساسی دارد. هدف و قدر جامع (و در واقع نقطه ضعف) تمام قوانین بشری «راهنمایی در بهرهبرداری بهتر و بیشتر از مزایای مادی و دنیوی است»، در حالی که سعادت و کمال بشر در این بُعد منحصر نمیشود. سعادت روحی، و توجه به ابعاد درونی انسانیت، بسی عمیقتر و مهمتر است، که قوانین بشری از دستیابی به آن ناتوان است.
از مباحث مهم فلسفه نبوّت، نمایاندن نیاز جدی و ضروری بشر به بعثت انبیاست، چه این که بشر با تمام پیشرفتها، از تدوین و ارائه قانونی کامل و جامع که تضمینکننده سعادت همه جانبه وی باشد، درمانده است. قبل از بیان تفاوتها، به دو مطلب باید توجّه کرد:
الف. ویژگیهای قانونگذار درباره انسان: وضع و جعل قانون برای انسان، نمایاندن راه کمال و تعیین خطمشی و رقمزدن سرنوشت اوست. این کار از عهده کسی برمیآید که انسان را به طور کامل بشناسد، از تمام رموز جسم و جان، عواطف، امیال و خواستههای او آگاه باشد، استعدادها و شایستگی افراد، و اجتماع، و مسیر شکوفایی و کمال آنها را بداند، از آینده باخبر باشد و نزدیکترین راه رسیدن به تکامل و هدف را برگزیند.28
مسلّماً کسی بدون برخورداری از امتیازات یاد شده، نمیتواند قانونی کامل، جامع و درخور انسان وضع کند.
ب. ویژگیهای قانون مطلوب: قانون مطلوب برای انسان، مشخصاتی دارد و تا قانونگذار از آن آگاه نباشد، نمیتواند چنان قانونی پدید آورد.
1. حقمداری عام؛ یعنی حقوق و تکالیف متعادلی را برای هر یک از افراد و گروههای اجتماعی درنظر بگیرد؛ نه تنگناهای بیدلیل برای فرد یا قشر خاصی به وجود آورد و نه مزایای نامعقول برای عدهای فراهم سازد.
2. فراگیری و شمول؛ قانون باید به سود همه افراد، اصناف و گروهها باشد، تأمین مصالح هر شخص یا گروه، هماهنگ با مصالح دیگران باشد و در تشخیص اهم و اصلح به هنگام تعارض آنها، همه ابعاد زندگی انسان را در نظر آورد.
3. در نظر داشتن مصالح و مفاسد فرد و جامعه.
4. برخورداری از ضمانت اجرایی.
5. در نظر داشتن تکامل معنوی و هدف نهایی از آفرینش انسان.
تشریع و قانونگذاری، تقسیمات گونهگونی دارد. معروفترین آن، تقسیم قانون به دوگونه است: قانون و تشریع ساخته دست بشر، و دیگر قانون و تشریع الهی.
قوانین الهی خود بر دونوع است: یک نوع آن قوانین تکوینی است؛ یعنی همان نظام حاکم بر جهان هستی، و خاصیّت به ودیعه نهاده شده در نهاد موجودات، که آنها را به صورت عادلانهای تنظیم نموده است: «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی»17«وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدی».18
هر نوع از انواع موجودات، مسیر خاصی در طریق استکمال دارد؛ یعنی هر پدیده، از همان ابتدا که تکوّن یافت، مجهّز به وسایل رسیدن به آن غایت است. نام این تعیین مسیر، هدایت عامه الهی است و هیچ نوعی، از مسیر تکوینی و چهارچوبی که برایش معیّن شده، خطا نمیکند.19
نوع دیگر از قوانین الهی، قوانین تشریعی است که اختصاص به انسان دارد، و رابطه بین خلق و خالق و نیز رابطه بین افراد انسان را به صورت عادلانه وضع و تنظیم مینماید. خداوند، «شارع» و قانونگذار است و قوانین را توسط پیامبران به بشر عرضه داشته است که به آن هدایت، تشریعی میگویند. «فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا»20.
ابتدا مردم امت واحده بودند. زندگی حالت بساطت و سادگی داشت و اختلافی نبود. آن گاه اختلاف پیدا شد و نیاز به قانون برای رفع آن اختلافات، رخ نمود. پیامبران الهی وحی را برای رفع اختلاف آوردند و بدینسان قوانین الهی برای هدایت بشر، تشریع شد.
در آیات بسیاری از قرآن، این هدایت تشریعی یاد شده است:
«إِنّا أَوْحَیْنا إِلَیْکَ کَما أَوْحَیْنا إِلی نُوحٍ وَ النَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ... لِئَلاّ یَکُونَ لِلنّاسِ عَلَی اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ»21
محال است که خداوند انسان را که به هدایت و قانون نیاز دارد، از آن محروم سازد:
«ما کُنّا مُعَذِّبِینَ حَتّی نَبْعَثَ رَسُولاً»
«قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ»22
«إِنّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمّا شاکِراً وَ إِمّا کَفُوراً»23
«إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبی وَ یَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»24
«وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ».25
قرآن کریم به عنوان آخرین کتاب قانون و وحی الهی، بهترین طریق و نیکوترین روش هدایت است:
«إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَ یُبَشِّرُ الْمُوءْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبِیراً».26
سعادت بشر، در فهم و اجرای قوانین الهی و احکام آسمانی است که هیچگونه خلل و نقصی در آن راه ندارد: «هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یُوءْمِنُونَ»
بشر هیچگاه بدون قانون و آیین زندگی و مقررات اجتماعی به سر نبرده است و از ابتدا به ضرورت مقرراتی، چه به صورت آداب و رسوم، چه قانون مدوّن اذعان داشته است.
سؤال این است که از چه زمانی و در کجا این قوانین (هر چند ساده و بسیط)، مدوّن و عرضه شده است؟4
به نظر میرسد قدیمترین، در عین حال فراگیرترین و جهانیترین قوانین، برای اولین بار، در کشور آباد بابل، به دست «حمورابی» تنظیم شده بود. وی از سال 2123 تا 2080 قبل از میلاد در بابل سلطنت میکرده است.5
منشور جهانی که وی صادر کرد، بیشتر مربوط به اموری چون: افتراء، قسم دروغ، رشوه دادن به قاضی، بیعدالتی در قضاوت، روابط ارباب و رعیّت، حقوق تجارتی، حقوق خانواده، احکام مربوط به ارباب نسبت به غلام و کنیز و برعکس، آزاد بودن مردم و مساوی بودن بابلی با غیربابلی بود.
پس از او، کورشکبیر، در قرن پنجم قبل از میلاد، منشوری قابل توجّه و دارای قوانینی مترقی نسبت به زمان خود صادر نمود.6 بعد از کورش، قوانینی که توسط مجلس سنای روم (که مایه اصلی آن را از یونانیان گرفتند) به نام الواح دهگانه7 وضع شد و نیز نظریه سقراط (464-399 قبل از میلاد) مبنی بر این که سیاست را تابع اخلاق میدانست و معتقد بود که «شهر دولت» باید جایی باشد که افکار و استعدادهای افراد امکان جولان داشته، حیثیّت و مقام فرد محفوظ و محترم باشد و رشد و نمو نماید،8 قابل توجه میباشد. شاگرد برجسته سقراط، افلاطون (427-347 ق. م.) مدینه فاضله خیالی ترسیم نمود و قوانینی را که باید در آن اجرا شود، در کتاب جمهوریّت به رشته تحریر درآورد. اولین اصل برای تأسیس جامعه قانونگرا، به نظر وی، این بود که میگفت: «راه رستگاری بشر در این است که یا فلاسفه زمامدار باشند، یا زمامداران فیلسوف گردند.»9
ارسطو، شاگرد افلاطون، در کتاب معروف سیاست، طرح سعادت فرد و جامعه را تنظیم و عرضه نمود. پس از این سه فیلسوف، به موازات تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در گوشه و کنار جهان، نظریات جدیدی درباره حقوق و قوانین مدنی ابراز گردید؛ مثلاً «زنون» در آتن، مکتب رواقیّون را در سال 301 ق. م. تأسیس نمود و از آزادی، برابری و جامعه جهانی طرفداری جدّی کرد.10 نظرات فلسفی و حقوقی رواقیان نه تنها قبل از میلاد و در محدوده یونان، اثر عمیقی برجای گذاشت، بلکه قرنها، افکار دانشمندان و فلاسفه و زمامداران را متأثر ساخته، بر آنها حکومت میکرد.
بعد از نهضت قانونگذاری رواقیون، تا مدتها قانون مهم و فراگیری تدوین نیافت، و تنها به حفظ مواریث گذشته اکتفا میشد. در قرون وسطی (قرن پنجم تا پانزدهم میلادی) مردم اروپا، بر اثر فشار اربابان کلیسا، جرأت اظهار عقیده نداشتند، و این منطقه در تاریکی و بیقانونی به سر میبرد.11 وضع سایر نقاط جهان، بهتر از اروپا نبود. در مناطق وسیعی از آسیا، آفریقا و شبه قاره هند و ماوراءالنهر، مردم تودهوار و تحت سیطره و سلطنت سلاطین و امپراتوران، رؤسای قبایل و خوانین به سر میبردند، و آنان جز به اِعمال خواستههای خود نمیاندیشیدند.12
اروپا پس از گذر از دوره قرون وسطی و خوابرفتگی، با براندازی سلطه اربابان سرکوبگر کلیسا، که تحوّلی همه جانبه یافت، به سوی وضع قانون پیش رفت و با اعلامیه حقوق انگلستان در 1988 م، وتشکیل سازمان ملل در 1945، و تدوین منشور ملل متحد و سرانجام تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر در 1948، سیر نهضت قانونگذاری را تکمیل نمود؛ هر چند قوانین موضوعه آنان، همچون سایر کشورها، پیاپی دچار اصلاح و تغییر و دگرگونی شده است.
آنچه به اختصار ذکر شد، پیشینه تاریخی قانون بشری بود که حداکثر به 2123 سال پیش از میلاد منتهی میشود، اما از نظر قوانین الهی، پیشینه آن به قبل از این دوران برمیگردد. حضرت نوح علیهالسلام یکی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت بوده که پیش از حضرت موسی و عیسی میزیسته است. زندگی انسانها قبل از زمان حضرت نوح علیهالسلام بسیار ساده و بسیط بوده است؛ یعنی هنوز به صورت زندگی شهری و اجتماعات وسیع در نیامده بود، بعضی غارنشین، و برخی بیابانگرد یا جنگلنشین بودهاند، و لذا روابط پیچیدهای نداشتهاند که نیازمند قانون باشند.13
زندگی ساده عهد قدیم، ضوابطی متناسب باهمان زمان را میطلبید. گسترش جوامع، و بروز اختلاف بر سر منافع مادی، نژادی قومی و ملی و جنگها و خونریزیها، باعث شد پیامبران، پیاپی، قوانین متناسب را برای رفع اختلاف، و نشان دادن راه سعادت بیاورند. این قوانین در قالب دین، روزبروز کاملتر و فراگیرتر میشد، تا آن که صورت جامع آن بر آخرین پیامبر، فرود آمد.
از مسائل مهم در فلسفه حقوق، مبحث ضرورت قانون است. قانون چه خلأی را پر میکند و چه نیازی را برمیآورد، که با نبود آن بشر احساس کمبود مینماید؟
برای درک ضرورت وجود قانون، باید به دو ویژگی انسان توجّه کرد:
1 ـ ویژگی تکاثر و افزونطلبی.
2 ـ ویژگی حبّ نفس یا خویشتن دوستی.
این دو، هر چند در حد اعتدال زمینهساز کمالند، اما چنانچه حالت افراط به خود بگیرند، منشأ طغیان، انحراف، استکبار و زمینه بهرهکشی بیرویّه از دیگران را فراهم میآورند. برای جلوگیری از این روند نامطلوب، به لحاظ عقلی درمییابیم که باید ضابطه و قاعده و قانونی جامع، کامل و متناسب با نیاز انسان وجود داشته باشد. تأثیر نامطلوب این دو ویژگی در طول تاریخ حیات اجتماعی بشر، در پدید آوردن استثمارها و جنایات بیشماری که بر همنوعان خود روا داشته، آشکار است (بویژه که انسان، دارای زندگی اجتماعی و به اصطلاح «مدنی بالطبع»2 بوده و هر کس میخواهد سهم بیشتری از امکانات و مواهب داشته باشد، و این امر، در غیاب یک قانون دادگر به تنازع خشونتآمیز منجر میشود، و با غلبه کسی که زورمندتر است پایان میپذیرد.)
با فقدان نظام فکری و جریان مطلوب داوری، افزونطلبان، احساس امنیّت نموده و به سوءاستفاده خواهند پرداخت. و در نتیجه رشتههای حیات فکری و روند حرکت مطلوب اجتماعی از هم گسسته میشود. این جاست که به لزوم وجود قانون برای کنترل فزونطلبی و برگرداندن پیش تاختگان، به پشت مرزهای مجاز پی میبریم.
البته نقش قانون تنها در بازدارندگی خلاصه نمیشود. چه از سوی دیگر، قانون هر چند ناقص، در رساندن به کمال و سعادت افراد تأثیر ویژهای دارد. در باروی قانون، استعدادها شکفته میشود و هویت واقعی فردی و جمعی انسانها بروز میکند. در پناه قانون، اجتماعی سالم پدید میآید
تا با برآورده شدن منطقی نیازها، انسان سیر تعالی و صعود را طی کند، همچنانکه با نبود آن، راه سقوط و انحطاط را میپیماید.
بدینترتیب احساس نیاز به قانون، به عنوان معیارهای عام برای تعیین منطقه مجاز هر کس، یک ضرورت عینی ـ تاریخی است.
واژه «قانون» معرّب Canon، در اصل سریانی یا یونانی است و پس از انتقال به لغت عرب، در معنای اندازه، مقیاس اشیاء و قضیّه کلّی که بیانگر یک رشته جزئیات است و نیز به معنای اصل هر چیز به کار رفته است. این کلمه مجازاً به معنای قاعده و دستور میباشد.
قانون در اصطلاح علوم مختلف، معانی متفاوت دارد؛ همانند قوانین طبیعی، قوانین فلسفی، قوانین فیزیکی و قوانین ریاضی که هر یک به گونهای خاص تعریف شدهاند. قانون در اصطلاح حقوق اساسی، قضایایی است که شیوه رفتار انسان را در زندگی اجتماعی تعیین میکند، به این معنی که انسانها در زندگی فردی و اجتماعی باید چنین کنند و چنین نکنند... بنابراین، قانون ضوابط و اصول کلّی معیّنی است که از طرف یک منبع دارای قدرت و اعتبار اجتماعی، مقرر میشود و در آن برای همه کسانی که در قلمرو آن منبع قدرت زندگی میکنند، تکالیف، حقوق و مسؤولیتهایی معیّن گردد که همگان، قوی یا ضعیف، به رعایت آن ملزم باشند و به عواقب تخلّف از آن گردن نهند.1
همچنین در تعریف قانون میتوان گفت: قانون یعنی تعیین مرزهای مجاز هر کس و وسیله داوری درباره کسانی که این مرزها را زیر پا گذارند.
یا: قانون مجموعهای از قواعد است که اگر افراد جامعه خود را با آن تطبیق دهند، علیرغم وجود انبوه انسانها با گرایشها و سلیقههای متفاوت و گاه متضاد، هر کس در محدوده حقوق خویش عمل میکند و اصطکاک و رویارویی مستقیم، به وجود نمیآید.
اصطلاح «جامعهمدنی» با «قانونگرایی» و «قانونمداری» یکسان انگاشته میشود. هر چند کلیّت این تساوی مورد تردید واقع شده، اما بدون شک، قانون یکی از مؤلفههای جامعه مدنی میباشد. از آنجا که زیربنای جامعه مدنی، عقلانیّت بشری بوده و بر انسانمحوری تکیه خاص دارد، قانون موردپسند آن هم، صبغه بشری دارد. طرح چنین تزی در جامعه اسلامی که همه قوانین آن منشأ الهی دارد، جای تأمّل است. جامعه اسلامی (همانند همه جوامع دیگر) برای حفظ نظم و انسجام نیازمند به قانون است، چرا که آزادی مطلق و بیحدّومرز انسان موجب اضمحلال جامعه است. اما بحث بر سر این است که چه کسی این حد و مرز را تعیین میکند؟ و کدام قانون، امت اسلامی را به سوی هدف سوق میدهد؟ بشری یا الهی؟
تجربه گذشته تاریخ، گواه روشنی است که قوانین موضوعه بشری هرگز نتوانسته جامعهای قانونمدار و بیعیب و نقص پدید آورد. قوانین الهی که نمونه اتم و اکمل آن در قرآن است، با پشتوانههای ویژه خود، در هر زمان و مکان قادر است جامعهای سالم و فاضله ایجاد کند. جامعهای که موردنظر قرآن و اسلام میباشد در چهارچوب حدود و ثغور و قوانین الهی بوده و از آن پا فراتر نمیگذارد. وظیفه ما، در ابتدا فهم آن قوانین و استخراج آنها براساس نیازهای بشر در همه زمانها، و در مرحله بعد، جامه عمل پوشاندن به آن است. اگر به این دو وظیفه عمل کنیم، جامعهای خواهیم داشت که علاوه بر دارا بودن محاسن جامعه مدنی، امتیازات خاص جامعه اسلامی را نیز دربرخواهد داشت.
این مقاله درصدد تبیین جایگاه و ارزش قانون و قانونمداری از دیدگاه قرآن است.
قانون و قانونگرایی، دو عنوان فرازمند تاریخیاند که از آغازین روزهای حیات انسانی مورد توجّه بشر بودهاند. بدینسان در طول حرکت انسان در تاریخ، هر اندازه به سوی تشکیل نظامهای اجتماعی ره سپرده شده، اندیشمندان بشری ضرورت تنظیم قواعدی را برای حیات اجتماعی انسان مورد توجّه قرار داده و بر اهمیّت آن بیشتر پای فشردهاند. با رشد خرد و اندیشهها، قانونمداری و قانونگرایی انسجام و نظام نوینی یافته، افرادی به تنظیم قانون پرداختند.
در این سیر تاریخی و در راستای تحوّل فکری و حیات اجتماعی انسان، تحوّلی عمیق و بنیادی را در تاریخ میبینیم و آن ظهور «پیامبران الهی» بوده که به جای قوانین موضوعه بشری از ناحیه حکیمان و فیلسوفان (به دلیل ضعفی که در بنیادها و مبانی داشتهاند) به طرح و تبیین قوانین الهی نازل شده، پرداخته و با پشتکار و جدیت بر آن اصرار ورزیدهاند. در این مقال، دو گونه قانون نامبرده را معرفی و بررسی کرده، در قلمرو قوانین بشری کاستیها، کژیها و کمبودها را بازگو خواهیم نمود و سپس رویکردی به ساختار و جهتگیریهای قوانین الهی خواهیم داشت تا در پرتو چنین نگاهی موضع بایسته قانونگرایی انسانی را روشن نماییم و قانونگرایی دینی را به اثبات رسانیم.
اسلام در لغت به معنای تسلیم و گردن نهادن است و در اصطلاح قرآن، مسلمان به معنای تسلیم مطلق در برابر فرمان خدا و توحید کامل و خالص از هر گونه شرک و دو گانه پرستی است و به همین جهت است که قرآن کریم حضرت ابراهیم (ع) را مسلمان معرفی می کند. و از آنجا که دین واقعی در پیشگاه خدای متعال، اسلام است، همه کسانی که دین خدا را در زمان خودشان پذیرفته باشند و مطیع دستورات الاهی باشند مسلمان اند. اما امروزه مسلمان به پیروان دین خاتم اطلاق می شود، چرا که آنان با پذیرفتن دین اسلام و اعتقاد به تمام پیامبران و شرایع آسمانی، تسلیم بودن خود را در برابر پروردگار اعلام کرده اند. و بر این...
در ادامه مطلب...
در فرهنگ اسلام، عبادت فراتر از نمونه هايي چون نماز و روزه است. همه كارهاي شايسته اي كه به نفع مردم نيز باشد، عبادت است.
در اينجا به برخي از كارها كه در اسلام، عبادت به حساب آمده، اشاره ميكنيم:
امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
عبادت، زياد نماز خواندن و روزه گرفتن نيست، همانا عبادت، انديشيدن در امر خداست.
تفكري كه انسان را به خدا نزديك و آشنا سازد عبادت به حساب آمده است.
بقیه در ادامه مطلب...
از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است که فرمودند:
به من امر شد كه قوم خود را بترسان و بگو: داخل مشوید در خانه ای از خانه های من (یعنی مساجد) و حال آنكه برای بنده ای از بندگان من حقی نزد شما باشد كه به او ظلم نموده اید به درستی كه تا در محضر من به نماز ایستاده او را لعنت می كنم تا آن حق را به صاحبش برگرداند.
هر کسی که این حدیث را بخواند و کمی....
به ادامه مطلب مراجعه کنید...
(زبانحال چاه در فراق مولا)
چند شبه چش به راهتم
کجایی ای تنهای شب گرد؟!
پس کجا موندی پهلوون
ای کوه غصه و غم و درد
دلم برا صدای پات تنگ شده
برای بارون چشات تنگ شده ۲
آه-آقا رازای قلبت رو گذاشتی
شبیه یک امانت روی دوشم
همه درد دلاتو گفتی با من
هنوز زنگ صداته توی گوشم:
الا ای چاه مردی که دلیره
دلش از مردم این شهر سیره
دیگه نفرین شون کردم ; الهی
خدا من رو از این مردم بگیره ۲
#یامظلوم ، یاحیدر#
〰〰〰〰〰
نمیدونم شاید هنوز
تو خونه ی یتیما هستی
شاید دل از من بریدی
با چاه دیگه ای نشستی!
دلم برای عطر و بوت تنگ شده
برای بغض تو گلوت تنگ شده ۲
آه-آقا چند شب میشه عکس جمالت
نیفتاده میون سینه ی من
بیا بازم بگو ای چاه بشنو
شنیدن کی بود مانند دیدن:
الا ای چاه عهد خود گسستند
نمیدونی چه حرمت ها شکستند
به پیش بچه ها و اهل منزل
دو دست فاتح خیبر رو بستند۲
#یا مظلوم ، یاحیدر#
〰〰〰〰〰
خشک شد چشم به راه این
نخلستون ساکت و دلگیر
نیای میشم بازم همون
چاه کویری زمین گیر
دلم برا سوز صدات تنگ شده
برای زار زار زدنات تنگ شده۲
آه-آقا سنگ صبورت بودم اما
یه بار خاکسترم کردی سوزوندی
که دستات و گذاشتی روی شونم
با گریه توی گوشم روضه خوندی:
الا ای چاه یارم را گرفتند
گلم عشقم بهارم را گرفتند
میون کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند۲
#یا مظلوم ، یاحیدر#
شاعر : عبدالله باقری
مهدي جان!
ديري است كه چشمانمان همچون ستارگان شبهاي انتظار به راه تو نشسته است و بلور دلهايمان به سنگ فراق تو شكسته است
اشك مهتاب گونمان دامن دريا گرفت
و آه شبرنگمان از هفت آسمان گذشت
غم دل را با كه بگوييم كه دادخواهي جز تو نمي يابيم
مولاي من!
هر چند انتظار ديدارت سنگين و شيرين است
اما ترسم اين كه وسعت اين هجران،در عمر كوتاهم نگنجد
و مرگ،بين من و تو فاصله افكند
و هم اينك،عاجزانه از تو مي خواهم تا اگر بدين گونه بود
مرا نيز براي درك لحظه ى ظهورت به حضور فراخواني
اي امام عصر!
ما را در زمره دوستدارانت بپذير و چشم اشكبارمان را در فراقت ببين و به زمزمه انتظارمان گوش فرا دار:
"شكوه هاي انتظارم روز و شب
مي زند بر جان شرارم روز و شب
با خيالت اي جلال شور و عشق
روز و شب را زنده دارم روز و شب
همسفر با كاروان اشك و آه
راه خونين مي سپارم روز و شب
آرزوها كاروان در كاروان
بگذرد از هر كنارم روز و شب
روز و شب را روز و شب در خون كشد
ناله هاي بيقرارم روز و شب"
میگویند نوشته ها از گفته ها معتبر ترند ...
دوازده هزار نامه ی دعوت نوشتند،
ولی با بیش از سی هزار نیزه و شمشیر به استقبال رفتند !
آقای من ، راز بی نشانی بودن ات را اکنون میفهمم ؛
کاش نامه هایی که تمبر صداقت نداشتند هیچگاه به نشانی نمی رسیدند ...
مهدی جان…
مارا به جبر هم که شده سر به راه کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها اللهم عجل لولیک الفرج
--------------------------------
اسمرا با عشق خود درگیر کردی / به پایم با غمت زنجیر کردی
بدان دنیای بی تو هیچ باشد / دلم را از زمانه سیر کردی
تو با رفتن به پشت ابر ایّام / غروب جمعه را دلگیر کردی
یا اباصالح ادرکنی . . .
عاقبت یک عکس سلفی در بقیع خواهم گرفت
ذیل آن با افتخار این جمله را خواهم نوشت
((من همین الان یهویی در حیم مجتبی داخل صحن بزرگ قاسم ابن المجتبی))
پی نوشتی میزنم این جمله را حک میکنم
نام زیبای تورا با عشق هشتگ میکنم
نوکرت در حرمت شور و نوایی دارد
به به ایوان حسن عجب صفایی دارد
کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد...
ندا آمد بر در خانه ام بیا ، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم...
وقتی بر در خانه اش رسیدم
هرچه گشتم در بسته ای ندیدم!!!
هرچه بود باز بود...
گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟؟؟
ندا آمد: این راگفتم که بیایی...
وگرنه من هیچوقت در های رحمتم را به روی تو نبست بودم!
کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک...
((مهربان خدایم دوستت دارم))
دم افطار که بی تاب تر و تشنه ترم
می شوم غرق علمدار...
عمو...آب...حرم...
بعد یاد تو می افتم که غریبی آقا
تو کجا دعوتی افطار؟
چرا بی خبرم؟
مشکل از کجاست؟
اللهم عجل لولیک الفرج
جهت پخش آگهی های خود لطفاً در نظردهی اعلام نمایید(وبسایت و وبلاگ های مذهبی تخفیف ویژه)
تعرفه ها پس از اعلام تبلیغات از سوی شما اعلام میگردد.
با سلام و عرض تشکر از شما
گروه بعد از وقفه ای تقریبا یک ماهه برگشت
اینبار ما تقریبا نیمی از احادیث امامان را جمع آوری کردیم که برای شما در سایت قراردادیم
میتونید در ادامه مطلب مطالعه نمایید
با سلام و عرض تشکر از شما
گروه بعد از وقفه ای تقریبا یک ماهه برگشت
اینبار ما تقریبا نیمی از احادیث امامان را جمع آوری کردیم که برای شما در سایت قراردادیم
میتونید در ادامه مطلب مطالعه نمایید
به مناسبت ولادت ولیعصر(عج)
زیباترین تصاویر برای این مناسبت را آماده کرده ایم که
میتوانید در ادامه آنها را مشاهده نمایید.
به مناسبت رسیدن ولادت باشکوه منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر (عج) تعدادی
متن پیام کوتاه آماده کرده ایم که میتوانید در ادامه به آنها دسترسی داشته باشید.
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی / پیشش اگر از ما شکایت کرده باشی
حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند / یک شب نمازی را امامت کرده باشی
یا در لباس ناشناسی در شب قدر / از خود حدیثی را روایت کرده باشی
پس مرمکهای نگاه ما عقیم ا ند / تو حاضری بی آنکه غیبت کرده باشی . . .
ولادت امام زمان (عج) مبارک
در ادامه.........
ولادت با شکوه منجی عالم(عج) را به تمامی عزیزان تبریک و تهنیت عرض مینماییم
امیدواریم که هر چه زودتر آقامون اجازه دیدار به ما دهد.
محمد بن عبداللّه (زادهٔ بین ۵۶۷ تا ۵۷۳ م. در مکه – درگذشتهٔ ۶۳۲ میلادی در مدینه) بنیانگذار و پیامبر اسلام و به اعتقاد مسلمانان، آخرین پیامبر در سلسلهٔ پیامبران الهی و تحویلدهندهٔ کتاب قرآن و تجدیدکننده آیین اصلی و تحریفنشدهٔ یکتاپرستی (دین حنیف) است. او همچنین به عنوان یک سیاستمدار، رئیس دولت، بازرگان، فیلسوف، خطیب، قانونگذار، اصلاحگر، فرمانده جنگی، و برای مسلمانان و پیروان برخی مذاهب، مأمور تعلیم فرمانهای خدا به شمار میرود. محمد در فهرست صد نفرهای که از سوی مایکل اچ هارت تنظیم شده، به عنوان تأثیرگذارترین شخصیت تاریخ بشر انتخاب شده است.
وقایع مربوط به زندگانی محمد نسبت به دیگر پیامبران پیش از وی به صورت کاملتری در معرض قضاوت تاریخ قرار گرفته و راجع به او گزارشهای فراوانی در متون تاریخی آمده، اگر چه مثل سایر شخصیتهای تاریخی پیش از دنیای مدرن، تمامی جزئیات زندگیاش روشن نیست و طی قرنها بین موافقان و مخالفانش مورد مناقشه بودهاست. او در حدود ۵۷۰ سال پس از میلاد، در مکه در سرزمین حجاز واقع در شبه جزیره عربستان به دنیا آمد. در دوران جوانی به بازرگانی مشغول بود، و نخستین بار در ۲۵ سالگی ازدواج کرد. ناخشنود از روش زندگی مردم مکه، محمد گهگاه در غار حرا در یکی از کوههای اطراف آن دیار به تفکر و عبادت میپرداخت. به باور مسلمانان، محمد در همین مکان و در حدود ۴۰ سالگی از طرف خدا به پیامبری برگزیده شد و وحی بر او فروفرستاده شد. در نظر آنان، دعوت محمد همانند دعوت دیگر پیامبرانِ کیش یکتاپرستی مبنی بر این بود که خداوند (الله) یکتاست و تسلیم شدن برابر خدا راه رسیدن به اوست.
طی ۱۳ سال دعوت در مکه، تعداد اندکی به اسلام گرویدند که با مخالفت برخی قبیلههای قریش روبهرو شدند و با آنان با خشونت رفتار میشد. محمد برای رهایی از آزار و اذیتها به همراه پیروان خویش، در سالی که بعدها مبدأ تقویم هجری شمسی و قمری شد، به شهر یثرب (که بعدها مدینةالنبی نامیده شد)، هجرت کرد. او در مدینه توانست قبایل در حال جنگ را متحد کند و دولتی تأسیس کند. بین مسلمانان با قبایل مکه و هم پیمانان آنها جنگ درگرفت و سرانجام پس از هشت سال جنگ با مکه، محمد به همراه پیروانش که تا آن زمان به بیش از ده هزار نفر بالغ شده بودند، شهر زادگاهش را فتح کرد. بتدریج و بخصوص پس از فتح مکه بیشتر مردم شبه جزیره عربستان به اسلام گرویدند. محمد ده سال پس از هجرت، و چند ماه پس از بازگشت از حجةالوداع، بیمار شد و درگذشت.
آیات یا نشانههای خداوند که به باور مسلمانان، به صورت وحی به محمد رسیده و تا هنگام درگذشتش توسط او اعلام میشد، قرآن را تشکیل میدهد و آنان تا به امروز این کتاب را به عنوان «کلام خدا» گرامی داشتهاند. در کنار قرآن، زندگی محمد (سیره) و روایات گردآوریشده از او (سنت) نیز برای مسلمانان به عنوان منابع اصلی دین اسلام اهمیت دارد.
زادروز | ۵۷۰-۵۷۱ م. مکه |
---|---|
درگذشت | ۲۸ صفر، ۸ ژوئن ۶۳۲ مدینه |
علت مرگ | بیماری |
آرامگاه | مسجدالنبی |
محل زندگی | عربستان |
لقب | أمین، مصطفی، نبی الرحمة (پیامآور رحمت)، نبی الأمّی (پیامبر درسناخوانده)، رسول الله(پیامبر الهی)، خاتمالنبیّین (آخرین پیامبر)، سید المرسلین، رسول أعظم، رسول أکرم، طه (طاها)، يس (یاسین) |
دین | مسلمان |
والدین | عبدالله و آمنه |
خویشاوندان | عبدالمطلب، ابوطالب، اهل بیت |
محمد پاک و شفاف و زلال است / که مرات جمال ذوالفقار است
محمد تا نبوت را برانگیخت / ولایت را به کام شیعیان ریخت . . .
عید مبعث مبارک
روایات مربوط به مقدمات ظهور به سه دسته تقسیم میشود:
الف)روایات مربوط به روی کار آمدن یاران درفش های سیاه که شیعه و سنی بر آن اتفاق دارند.
ب)روایات مربوط به حکومت یمنی که فقط در منابع شیعه وارد شده است,البته شبیه این روایات , احادیثی در برخی از منابع اهل سنت مبنی بر ظاهر شدن یمنی پس از ظهور حضرت مهدی(عج) وجود دارد.
ج)روایاتی که حاکی از ظاهر شدن و روی کار آمدن زمینه سازان ظهور آن بزرگوار است,بی آنکه آنها را مشخص نماید...
اما روایات,زمان روی کار آمدن حکومت یمنی ها را مشخص نموده است که در همان سال ظهور حضرت و همزمان با با خروج سفیانی (از سرزمین شام) و یا خروج سفیانی که دشمن و مخالف حضرت است میباشد.
______________________________________________________________________________________
منبع:عصر ظهور,علی کورانی,ترجمه عباس جلالی.
استفاده از مطلب بدون ذکر منبع دارای پیگرد قانونی میباشد
سوال: روايتي از اهل سنت بيان كنيد كه گفته باشد جانشينان نبي اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ دوازده نفرند؟
پاسخ: پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ جانشينان خاصي را به فرمان خداوند متعال براي هدايت بشر تا روز واپسين كه ايمان به آنان مايه كمال و سعادت اخروي مي باشد به امتش معرفي نموده است. در كتاب هاي شيعه بعضي ازرواياتي كه متضمن اسامي شريف دوازده جانشين رسول اكرم مي باشد به حد تواتر مي رسد، در كتاب هاي اهل سنت نيز تحت عنوان دوازده خليفه، دوازده امير و امثال اين عناوين نقل گرديده است. و مي توان روايات اهل سنت در اين زمينه را به سه دسته تقسيم كرد:
دسته اول: رواياتي است كه در آن ها عنوان دوازده خليفه ذكر شده است. اين دسته از روايات به صورت مكرر در مسند احمد، صحيح مسلم و سنن ابي داود بيان گرديده و مضمون همه آنها چنين است كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: اسلام پيوسته با دوازده خليفه كه همه آنان از قريش اند، عزيز خواهد بود.(1)
دسته دوم: رواياتي است كه عنوان دوازده امير در آنها ذكر شده است. و با تعبيرات مختلفي در كتاب هاي اهل سنت آمده است و مضمون آنها چنين است كه پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: پيوسته اين دين بر كسي كه آنرا دشمن دارد، غالب است و هيچ مخالف و معاندي به آن ضرر نمي زند تا اينكه دوازده امير از امت من را پشت سر بگذرانند كه همگي آنان از قريش اند، يا كار مردم پيوسته بگذرد تا اينكه دوازده امير بر آنان حكومت كنند كه همه آنها از قريش اند.(2)
دسته سوم: رواياتي است كه پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ تعداد خلفاء بعد از خود را مساوي با تعداد نقباء بني اسرائيل، بيان نموده است. از عبدالله بن مسعود روايت شده است كه ما از پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ پرسيديم كه خلفاء بعد از تو چند نفرند. رسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: دوازده نفر به تعداد نقباء بني اسرائيل مي باشند. و نيز از پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ نقل شده است كه فرمود: همانا تعداد خلفاء بعد از من به تعداد نقباء موسي ـ عليه السلام ـ مي باشد. (3)
بنابر اين در منابع روايي اهل سنت رواياتي فراواني وجود دارد كه در آن ها تصريح شده كه جانشينان رسول اكرم دوازده نفرند.
منابع
"همه منابع از معروف ترین کتب اهل سنت میباشد":
1. امام احمدبن حنبل، مسند احمد، بيروت، دار صادر، بي تا، ج5، ص90، 93، 98 و 100. و مسلم بن حجاج نيشابوري، صحيح مسلم، بيروت، دارالفكر، بي تا، ج6، ص3 و 4. و سجستاني، سليمان بن اشعث، سنن ابي داود، بيروت، دارالفكر،چاپ اول، 1410 ق، ج2، ص309.
2. احمد بن حنبل، مسند احمد، بيروت، دار صادر، بي تا، ج 5، ص87، 90، 92، 94، 95، 98، 101. بخاري، محمد بن اسماعيل، صحيح بخاري، بيروت، دارالفكر، بي تا، ج8، ص137. و ترمذي، محمد بن عيسي، سنن ترمذي، بيروت، دارالفكر، 1403 ق، ج3، ص34، حديث 2323، طبراني، سلميان بن احمد، المعجم الكبير، قاهره، مكتبة ابن تيميه، بيتا، ج2، ص190 ـ 255. و المعجم الاوسط، دارالحرمين، ج1، ص263 و ج4، ص189.
3. مسند احمد، ج1، ص398، و حاكم نيشابوري، محمدبن محمد، مستدرك، بيروت، دارالمعرفة، 1406 ق، ج4، ص501. و هيثمي، نورالدين، مجمع الزوائد، بيروت، دارالمكتب العلميه،1408 ق، ج5، ص190. و عسقلاني، ابن حجر، فتح الباري، بيروت، دارالمعرفة للطباعة والنشر، دوم، بي تا، ج13، ص183. و المباد كفوري، تحفة الاحوذي في شرح الترمذي، بيروت، دارالكتب العلمية، اول. 1410 ق، ج6، ص294. و المتقي هندي، كنزالعمال،ج12، ص23 حديث 33857 و 23858، و ج6، ص89. حديث 14971، بيروت، موسسة الرسالة و المعجم الكبير ج10، ص158. و سيوطي، جلال الدين، الجامع الصغير، بيروت، دارالفكر، ج1، ص35، حديث 2297، و ابوريّه، شيخ محمود، اضواء علي السنة المحمديه، دارالكتاب الاسلامي، بي تا، ص234، و ابويعلي موصلي، احمد بن علي، مسند ابي يعلي، دارالمأموت للتراث، ج8، ص444 و ج9، ص222.
مطالب پربازدید
امکانات وب
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 125
بازدید ماه : 249
بازدید کل : 115246
تعداد مطالب : 121
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1
چت باکس
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
عضویت سریع
تبادل لینک هوشمند
آخرین نظرات کاربران
آمار وب
ورود کاربران
تبلیغات متنی